علاوه بر این هدف ها باید در کوتاه مدت قابل اندازه گیری و سنجش باشند مثلا هر هفته چقدر ورزش می کنم؟ این هفته چند لغت انگلیسی یاد گرفتم؟ پس اندازم برای یک ماه چقدر شد؟
برای اینکار یک دفتر یا دفترچه یادداشت تهیه کنید و اهدافتون رو بنویسید و بعد به صورت قیاسی(از کل به جزء) تقسیم بندی کنید تا ملموس تر بشه و بعد با عمل کردن بهشون خودتون رو مورد سنجش قرار بدید چون صرف فکر کردن به اهداف یا نوشتن شون فایده ای نداره بلکه باید بهشون عمل کرد.
مثلا
هدف کلی: ثروتمند شدن
تقسیم به جز ها:
*1- یافتن علاقه و استعداد(مثلا استعداد در نقاشی و..) (قابل اندازه گیری نیست)
2- کسب مهارت (ثبت نام در کلاس های آموزش نقاشی و..) (یادداشت پیشرفت ها در هر هفته)
3-بررسی بازارکار ( یافتن فرصت ها و درخواست ها در شرکت ها و...)(مشاهده بازار و یادداشت برداری از شرایط و فرصت ها و نیاز ها)
4-کسب مهارت دوم در زمینه نیاز بازار
5-استفاده از فرصت ها و استخدام یا خوداشتغالی خصوصی
6-پس انداز(اندازه گیری میزان پس انداز در هرماه)
7-
و...
به این شکل می توان زندگی هدف داری تجربه کرد و از یاس و ناامیدی به دور ماند چون هر وقت در زندگی هدف را از دست بدهیم دچار تزلزل می شویم. با این روش با تحقق هر هدف کوچک شاد میشویم(مثل رسیدن به هدف یادگیری 100لغت در یک هفته و افزایش این روند) و از ادامه راه لذت می بریم.
دیوانه ی واقعی...برچسب : زندگی هدف دار, نویسنده : mststaa بازدید : 20